ثواب و عقاب در قرآن و تفسیرثَواب و عِقاب ، دو واژة قرآنی و کلامی هستند که به معنای پاداش کار نیک و کیفر کار بد می باشد. فهرست مندرجات۲ - قرآن و تفسیر ۲.۱ - ثبت اعمال انسان ۲.۲ - مراد از نشان داده شدن اعمال ۲.۳ - آیات ثواب و عقاب ۲.۳.۱ - دسته اول ۲.۳.۲ - دسته دوم ۲.۴ - تناسب عمل با پاداش ۲.۵ - آیات محو گناهان ۲.۶ - واژه عقاب ۳ - حدیث ۳.۱ - واژة جزا ۳.۲ - پاداش اخروی عمل نیک ۴ - میزان عقاب ۵ - فهرست منابع ۶ - پانویس ۷ - منبع ۱ - ریشه این کلماتثواب، از ریشة ث و ب (در اصل به معنای بازگشتن) اشتقاق یافته [۲]
ذیل «ثاب»، تهذیب اللغة، محمدبن احمد ازهری، ج۱۵، ص۱۵۵.
و بیشتر برای پاداش کار نیک [۳]
محمدبن احمد ازهری، تهذیب اللغة، ج۱۵، ص۱۵۵.
[۴]
ابن فارس، ذیل ثوب.
[۵]
اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة،ذیل «ثوب»
[۶]
ابن منظور، ذیل «ثوب».
[۷]
احمدبن محمد فیّومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیرللرافعی،ذیل «ثوب»،
به کار رفته است. [۸]
حسن بن عبداللّه عسکری معجم الفروق اللغویة، الحاوی لکتاب ابی هلال العسکری و جزءاً من کتاب السید نورالدین الجزائری، ج۱، ص۱۷ـ ۱۸.
واژة عقاب، از ریشة ع ق ب، دو کاربرد و معنای اصلی دارد: یکی مصدر باب مفاعله است به معنای در پی آمدن [۹]
ابن فارس، ذیل «عقب».
[۱۰]
ذیل «عقب»، احمدبن محمد فیّومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیرللرافعی.
و چون در پی هر کار بدی کیفری سزاوار است به معنای کیفر کار بد و مترادف عذاب به کار رفته است؛ دوم، جمع عَقَبه، به معنای راه سخت کوهستانی است. [۱۲]
حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن،ذیل «عقب»،.
[۱۳]
ابن منظور، ذیل «عقب».
۲ - قرآن و تفسیردر قرآن واژة ثواب سیزده بار (در همة موارد به معنای پاداش کار نیک) و واژة عقاب بیست بار (در همة موارد به معنای سزای کار بد) به کار رفته است. علاوه بر این، مصدر مَثُوبة و فعل أَثابَ در بارة جزای کار نیک و بد، هر دو، به کار رفته اند. در معنای کیفر و سزای کار بد و ناشایست نیز علاوه بر مشتقات مختلف مصدر عقاب، فعل ثُوِّبَ یک بار استعمال شده است. [۱۵]
محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم،ذیل «ثوب».
[۱۶]
محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم،ذیل «عقب» .
مفسران، به تَبَع متکلمان، ثواب را نفعی ناشی از شایستگی و استحقاق (در برابر تفضل) و همراه با بزرگداشت و احترام [۱۷]
طبرسی، ذیل آل عمران: ۱۴۸.
[۱۸]
طوسی، ذیل آل عمران: ۱۴۸
[۱۹]
ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن؛ذیل آل عمران: ۱۴۸.
[۲۰]
حسن بن عبداللّه عسکری معجم الفروق اللغویة، الحاوی لکتاب ابی هلال العسکری و جزءاً من کتاب السید نورالدین الجزائری، ج۱، ص۳۸۱.
وعقاب را ضرری سزاوار و همراه با خوارشمردن [۲۱]
طبرسی، ذیل مائده: ۹۸.
[۲۲]
طوسی، ذیل مائده: ۹۸
[۲۳]
ذیل رعد: ۳۲، ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن.
دانسته اند.ابوالفتوح رازی [۲۴]
ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن،ذیل زمر: ۳۵.
فرق میان عذاب و عقاب را آن دانسته که عقاب همواره در پی استحقاق است اما عذاب لزوماً اینطور نیست. [۲۵]
حسن بن عبداللّه عسکری معجم الفروق اللغویة، الحاوی لکتاب ابی هلال العسکری و جزءاً من کتاب السید نورالدین الجزائری، ج۱، ص۳۶۴۳۶۵.
طبرسی، [۲۶]
طبرسی، ذیل مائده: ۹۸.
به دلالت سیاق آیه ، معتقد است که شناخت ثواب و عقاب، یعنی شناخت آنچه به ثواب یا عقاب میانجامد ( دین )، از باب لطف واجب است. شیخ طوسی [۲۷]
طوسی، ذیل مائده: ۹۸.
نیز شناخت ثواب و عقاب را از معرفتهای نظری بر شمرده است.۲.۱ - ثبت اعمال انسانبنا بر آیات متعددی از قرآن کریم [۳۲]
۲۵.
اعمال انسانها، هر چند به اندازة ذره ای ناچیز، در «کتاب» ثبت میگردد و محفوظ میماند و در روز رستاخیز به آنان نشان داده میشود. بر همین اساس، مفسران در بارة «کتاب»، که از آن به نامه یا صحیفة اعمال تعبیر شده است، و نیز درباره نشان دادن اعمال توضیحاتی داده اند. طباطبائی [۳۳]
طباطبائی، ذیل اسراء: ۱۳.
این نظر را مطرح کرده که آنچه در «کتاب» ثبت شده حقیقت خود اعمال است، نه از مقولة نوشتن رایج در این عالَم، در حالی که عموم مفسران نامة اعمال را به عنوان یک حقیقت مکتوب وصف کرده اند. البته برخی، علاوه بر ثبت اَعمال، ذکر مقدار ثواب و عقاب آنها را نیز از محتویات نامه دانسته و برخی نیز گفتهاند که به انسانها، بر اساس کتاب اعمالشان، عادلانه، ثواب و عقاب داده خواهد شد [۳۴]
طوسی، ذیل کهف: ۴۹
[۳۵]
طوسی، اسراء: ۱۳
[۳۶]
طبرسی، ذیل کهف: ۴۷.
[۳۷]
طبرسی.
[۳۸]
ذیل کهف: ۴۹، ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن.
[۳۹]
محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن،ذیل اسراء: ۱۳.
[۴۰]
حسین بن حسن جرجانی، تفسیر گازر،ذیل کهف: ۴۷.
[۴۱]
حسین بن حسن جرجانی، تفسیر گازر.
[۴۲]
ذیل اسراء: ۱۳، ابن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم.
[۴۳]
محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، تفسیر الصافی،ذیل اسراء: ۱۳.
۲.۲ - مراد از نشان داده شدن اعمالدر باره مراد از نشان داده شدن اعمال نیز مفسران آرای گوناگونی دارند که از آن جمله است: مشاهدة جزای اعمال یا دیدن نامة اعمال [۴۴]
طبری، جامع،ذیل زلزله: ۶ـ ۸.
[۴۵]
طوسی، ذیل زلزله: ۶ـ ۸
[۴۶]
طبرسی، ذیل زلزله: ۶ـ ۸.
[۴۷]
ابن جوزی، زادالمسیر فی علم التفسیر،ذیل زلزله: ۶ـ ۸.
[۴۸]
محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن،ذیل زلزله: ۶ـ ۸،
[۴۹]
حسین بن حسن جرجانی، تفسیر گازر،ذیل زلزله: ۶ـ ۸،
[۵۰]
کاشانی، ذیل زلزله: ۶ـ ۸
[۵۱]
محمدبن علی شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی،ذیل زلزله: ۶ـ ۸،
ورود در جزا، اعم از ثواب و عقاب [۵۲]
طوسی، ذیل زلزله: ۶ـ ۸
[۵۳]
طوسی، ذیل نجم :۴۰
[۵۴]
طبرسی، ذیل نجم :۴۰.
[۵۵]
ابن جوزی، زادالمسیر فی علم التفسیر،ذیل زلزله: ۶ـ ۸،
[۵۶]
ابن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم،ذیل زلزله: ۶ـ ۸.
[۵۷]
طباطبائی، ذیل زلزله: ۶ـ ۸.
مشاهدة حقیقت اعمال بنا بر نظریة تجسمِ اعمال [۵۸]
محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، تفسیرالقرآن الکریم،ذیل زلزله: ۶ـ ۸.
[۵۹]
طباطبائی، ذیل زلزله: ۶ـ ۸.
و آگاهی و معرفت حقیقی به کارهای انجام شده در دنیا [۶۰]
طبرسی، ذیل زلزله: ۶ـ ۸.
[۶۱]
کاشانی، ذیل زلزله: ۶ـ ۸
[۶۲]
ذیل زلزله: ۶ـ ۸، محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، تفسیر الصافی.
[۶۳]
هاشم بن سلیمان بحرانی، البرهان فی تفسیرالقرآن،ذیل زلزله: ۶ـ ۸.
طباطبائی با استناد به تعبیر «سَوْفَ یُری '» در آیة چهلم سورة نجم احتمال داده است که در روز رستاخیز، عمل انسان، علاوه بر خود او، به دیگری نیز ارائه شود.۲.۳ - آیات ثواب و عقابآیاتِ راجع به ثواب و عقاب دو دسته اند: ۲.۳.۱ - دسته اولآیاتی که ظاهراً بر این معنا دلالت دارند که ثواب و عقاب غیر از خود اعمالاند و بهشت ، پاداش و ثواب نیکوکاران و دوزخ ، کیفر و عقاب گناهکاران است ۲.۳.۲ - دسته دومآیاتی که ظاهر آنها دلالت بر تجسم اعمال و وحدت جزا و عمل در روز رستاخیز دارد. [۸۰]
نساء: ۱۰.
بیشتر مفسران، با بهره گیری از مباحث مجاز و تأویل، آیات دستة دوم را به دستة اول ملحق کرده و تعبیراتی چون حضور اعمال در قیامت را مجازی دانسته یا آن را به جزای اعمال یا نامة اعمال تأویل کرده اند [۸۲]
طوسی، ذیل آل عمران :۳۰
[۸۳]
طبرسی، ذیل آل عمران :۳۰.
[۸۴]
طبرسی، ذیل نساء:۱۰.
[۸۵]
طبرسی، ذیل شوری: ۲۲.
[۸۶]
ذیل آل عمران :۳۰، ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن.
[۸۷]
ابن جوزی، زادالمسیر فی علم التفسیر،ذیل آل عمران :۳۰.
[۸۸]
محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن،ذیل آل عمران: ۳۰.
[۸۹]
محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن،ذیل زلزله: ۶ـ ۸.
[۹۰]
حسین بن حسن جرجانی، تفسیر گازر،ذیل شوری: ۲۲.
[۹۱]
ذیل آل عمران: ۳۰، محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، تفسیر الصافی،ذیل آل عمران: ۳۰.
اما به نظر طباطبائی [۹۲]
طباطبائی، ذیل بقره: ۲۶.
[۹۳]
طباطبائی، ذیل آل عمران :۳۰.
[۹۴]
طباطبائی، ذیل نساء:۱۰.
این دو دسته آیات، بی آنکه نیاز به تأویل یا مجازگویی باشد، قابل جمعاند و هر کدام از تعبیرات قرآنی ناظر به یک بُعد از موضوع قیامت است.۲.۴ - تناسب عمل با پاداشتناسب عمل با پاداش آن، از دیگر موضوعاتی است که در آیات ثواب و عقاب مطرح شده است. برخی آیات تصریح دارند که انسان در روز قیامت، دقیقاً معادل کار نیک خود پاداش نیک میگیرد و معادل کار بدش کیفر میشود. در آیاتی دیگر سزای کار بد، دقیقاً به اندازة همان کار بد دانسته شده و پاداش کار خوب، با عنایت به فضل خداوند ، بهتر و بیش از آن کار ذکر شده است. در بیان مراد این گونه آیات، مفسران اختلاف چندانی با یکدیگر ندارند [۱۰۳]
ذیل انعام: ۱۶۰، طبری، جامع.
[۱۰۴]
طوسی، ذیل نحل: ۱۱۱
[۱۰۵]
طوسی، ذیل صافات: ۳۸ـ۳۹
[۱۰۶]
طبرسی، ذیل نحل: ۱۱۱.
[۱۰۷]
طبرسی، ذیل صافات: ۳۸ـ۳۹.
[۱۰۸]
محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن،ذیل انعام: ۱۶۰.
[۱۰۹]
طباطبائی، ذیل انعام :۱۶۰.
[۱۱۰]
طباطبائی، ذیل نحل: ۱۱۱.
[۱۱۱]
طباطبائی، ذیل صافات: ۳۸ـ۳۹.
به تعبیر طباطبائی [۱۱۲]
طباطبائی، ذیل نور: ۳۸.
[۱۱۳]
طباطبائی، ذیل عنکبوت: ۴.
[۱۱۴]
طباطبائی، ذیل شوری: ۲۲.
خداوند بنا بر فضل خود، نقص اعمال نیکوکاران و صالحان را رفع میکند و معادل بهترین عمل به آنان پاداش میدهد.میزان افزایشِ ثوابِ اعمالِ نیک در آیات، به تفاوت، چند برابر، دَه برابر، هفتصد برابر و «بِغیَرِ حسابٍ» ذکر شده است. مفسران برای «بغیرحساب» چند معنا احتمال داده اند: پاداش خداوند فزون از شمار و به تعبیری، نامتناهی است؛ پاداش خداوند فراتر از استحقاق مؤمنان است؛ کسی خداوند را به سبب پاداشی که میدهد مورد سؤال و مؤاخذه قرار نمیدهد و خدا نیز انتظار جبران ندارد؛ پاداش خدا از سرچشمة فیض و لطف بی نهایت اوست [۱۲۴]
طوسی، ذیل بقره: ۲۱۲
[۱۲۵]
طبرسی، ذیل بقره: ۲۱۲.
[۱۲۶]
طبرسی، ذیل نور: ۳۸.
[۱۲۷]
ذیل بقره: ۲۱۲، ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن.
[۱۲۸]
محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن،ذیل نور: ۳۸.
[۱۲۹]
ذیل نور: ۳۸، حسین بن حسن جرجانی، تفسیر گازر.
[۱۳۰]
طباطبائی، ذیل نور: ۳۸.
بنا بر چند آیه، ثواب صالحان در بهشت، به خواست و ارادة آنان واگذار میشود. مفسران در تفسیر این آیات گفتهاند که مؤمنان نه تنها هر چه بخواهند پاداش میگیرند بلکه خدا چیزی بهتر، که در تصورشان نمیگنجد، به آنان میدهد [۱۳۶]
ذیل ق: ۳۵، طبری، جامع.
[۱۳۷]
طبرسی، ذیل ق: ۳۵.
[۱۳۸]
طبرسی، ذیل زمر: ۳۵.
[۱۳۹]
ذیل زمر: ۳۵، ابوالفتوح رازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن.
[۱۴۰]
ذیل ق: ۳۵، محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن.
[۱۴۱]
ذیل زمر: ۳۵، حسین بن حسن جرجانی، تفسیر گازر.
[۱۴۲]
حسین بن حسن جرجانی، تفسیر گازر،ذیل ق: ۳۵.
[۱۴۳]
عبدالرحمان بن محمد ثعالبی، الجواهرالحسان فی تفسیر القرآن،ذیل ق: ۳۵.
[۱۴۴]
محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی، تفسیر الصافی،ذیل ق: ۳۵.
[۱۴۵]
طباطبائی، ذیل زمر: ۳۵.
[۱۴۶]
طباطبائی، ذیل نور: ۳۸.
[۱۴۷]
طباطبائی، ذیل ق: ۳۵.
[۱۴۸]
طوسی، ذیل ق: ۳۵.
بنا بر برخی آیات، شرط استحقاق ثواب، ایمان است؛ بنا براین، عمل افراد بی ایمان (کافران، مشرکان ) ثواب اُخروی در پی ندارد. همچنین عملِ صالحِ کسانی که مرتکبِ گناهانی شدهاند که در حکم کفر است (مانند ارتداد و دشمنی با خدا و رسول )، در صورت توبه نکردن، به سبب تباهی ایمانشان بر اثر گناه، ثواب ندارد. مفسران در توضیح این امر گفتهاند که اعمالی مانند کفر و ارتداد ، تأثیر عمل صالح مفروض را در تأمین سعادت ابدی انسان از بین میبرد در حالی که ایمان ، عامل ادامة تأثیر اعمال صالح (مثلاً تعلق ثواب به آن) در نشئة پس از دنیاست [۱۶۱]
طبری، جامع،ذیل انعام: ۸۸، .
[۱۶۲]
طبرسی، ذیل بقره: ۲۱۷.
[۱۶۳]
طبرسی، ذیل آل عمران: ۲۲.
[۱۶۴]
طوسی، ذیل بقره: ۲۱۷
؛ [۱۶۵]
طوسی، ذیل آل عمران: ۲۲
[۱۶۶]
طوسی، ذیل انعام: ۸۸
[۱۶۷]
طباطبائی، ذیل بقره: ۲۱۷.
۲.۵ - آیات محو گناهاناز سوی دیگر، آیاتی بر این دلالت دارد که ایمان و توبه و عمل صالح (مانند نمازهای واجب ، حج ،تقوا ، دوری از گناهان کبیره ) باعث محو گناهان (تکفیر به معنای قرآنی)، از جمله گناهان صغیره ، می شود. [۱۷۷]
طوسی، ذیل بقره: ۲۱۷
[۱۷۸]
طبرسی، ذیل بقره: ۲۱۷.
[۱۷۹]
طباطبائی، ذیل بقره: ۲۱۷.
قرآن از ثواب الدنیا در برابر ثواب الا´خره سخن به میان آورده و به افرادی اشاره کرده است که تنها خواهان ثواب دنیایند و در برابر آنها کسانی قرار دارند که ثواب آخرت را میطلبند. بنا بر مضمون این آیات، هر دو گونه ثواب در اختیار خدا و از آنِ اوست و خدا ثواب دنیا را به طالبان آن میدهد ولی آنان از ثواب آخرت بی نصیب اند، در حالی که طالبان ثواب آخرت از ثواب دنیا نیز بهره مندند (آیة ۲۰ شوری ' نیز همین مضمون را افاده میکند. ) [۱۸۴]
طبرسی، ذیل آل عمران: ۱۴۵.
مفسران در تبیین مراد این آیات، با توجه به سیاق و شأن نزول آنها، گفته اند: ثواب دنیا یعنی غنیمتهای حاصل از غزوة احد و بهطور کلی غنیمت و فَیْی ء؛ روزیِ هر انسانی که خدا برای او تقدیر کرده است؛ پیروزی بر دشمنان در جنگ؛ عزت و نام نیک. ثواب آخرت یعنی کرامت نزد خدا؛ بلندیِ مرتبت در عالم آخرت؛ اِعلای دین خدا؛ بهشت و نعمتهای آن و مغفرت [۱۸۵]
ذیل آل عمران: ۱۴۵، طبری، جامع.
[۱۸۶]
ذیل آل عمران ۱۴۸، طبری، جامع.
[۱۸۷]
، ذیل نساء: ۱۳۴، طبری، جامع.
[۱۸۸]
طوسی، ذیل آل عمران: ۱۴۵
[۱۸۹]
طوسی، ذیل آل عمران ۱۴۸
[۱۹۰]
طوسی، ذیل نساء: ۱۳۴
[۱۹۱]
طبرسی، ذیل آل عمران: ۱۴۵.
[۱۹۲]
طبرسی، ذیل آل عمران ۱۴۸.
[۱۹۳]
طبرسی، ذیل نساء: ۱۳۴.
[۱۹۴]
زمخشری، ذیل آل عمران: ۱۴۵.
[۱۹۵]
زمخشری، ذیل آل عمران ۱۴۸.
[۱۹۶]
زمخشری، ذیل نساء: ۱۳۴.
[۱۹۷]
عبداللّه بن احمد نسفی، مدارک التنزیل و حقائق التأویل، ذیل آل عمران: ۱۴۵، در مجمع التفاسیر.
[۱۹۸]
عبداللّه بن احمد نسفی، مدارک التنزیل و حقائق التأویل، ذیل آل عمران ۱۴۸، در مجمع التفاسیر.
[۱۹۹]
عبداللّه بن احمد نسفی، مدارک التنزیل و حقائق التأویل، ذیل نساء: ۱۳۴، در مجمع التفاسیر.
[۲۰۰]
ذیل آل عمران: ۱۴۵، عبدالرحمان بن محمد ثعالبی، الجواهرالحسان فی تفسیر القرآن.
[۲۰۱]
عبدالرحمان بن محمد ثعالبی، الجواهرالحسان فی تفسیر القرآن،ذیل آل عمران ۱۴۸.
[۲۰۲]
ذیل نساء: ۱۳۴، عبدالرحمان بن محمد ثعالبی، الجواهرالحسان فی تفسیر القرآن.
[۲۰۳]
سیوطی، ذیل آل عمران: ۱۴۵.
[۲۰۴]
سیوطی، ذیل آل عمران ۱۴۸.
[۲۰۵]
سیوطی، ذیل نساء: ۱۳۴.
[۲۰۶]
ذیل آل عمران: ۱۴۵، عبداللّه بن عمر بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرارالتأویل.
[۲۰۷]
عبداللّه بن عمر بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرارالتأویل،ذیل آل عمران ۱۴۸.
[۲۰۸]
ذیل نساء: ۱۳۴، عبداللّه بن عمر بیضاوی، انوارالتنزیل و اسرارالتأویل.
به گفتة طبرسی [۲۰۹]
طبرسی، ذیل آل عمران: ۱۴۸.
ثواب نامیدن بهره های دنیایی، از باب مجاز و توسّع است و به نظر طباطبائی، وصف ثواب آخرت به «حُسن»، بدون آوردن چنین وصفی برای ثواب دنیا، از ارزش ثواب آخرت در مقایسه با بهره های دنیایی خبر میدهد. با این همه، بین ثواب دنیا و آخرت هیچ گونه تنافی وجود ندارد، بلکه کسانی که صرفاً در پی ثواب دنیایند از ثواب آخرت بی بهرهاند ولی کسانی که در پی ثواب آخرتاند از هر دو ثواب (دنیوی و اخروی) بهره مند خواهند شد. [۲۱۱]
طبری، جامع،ذیل آل عمران: ۱۴۵.
[۲۱۲]
محمدبن حسین شریف رضی، حقائق التأویل فی متشابه التنزیل، ج۱، ص۲۵۸ـ۲۵۹.
[۲۱۳]
محمدبن حسین شریف رضی، حقائق التأویل فی متشابه التنزیل، ج۱، ص۲۶۳.
[۲۱۴]
طبرسی، ذیل اعراف: ۲۳.
[۲۱۵]
ابن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم،ذیل آل عمران: ۱۴۵.
[۲۱۶]
عبدالرحمان بن محمد ثعالبی، الجواهرالحسان فی تفسیر القرآن،ذیل آل عمران: ۱۴۵.
[۲۱۷]
سیوطی، ذیل آل عمران: ۱۴۵.
۲.۶ - واژه عقابواژة عقاب مجموعاً بیست بار در قرآن کریم آمده است [۲۱۸]
محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم،ذیل «عقب».
: چهارده بار در ترکیب شدید العقاب و دو بار در ترکیب سریع العقاب به عنوان دو وصف برای خدا، و در چند جا همراه با یادآوری آمُرزَندگی خداوند. چند گروه به سختْ کیفر بودن خدا تهدید شده اند: کسانی که نعمتهای الاهی را دگرگون میسازند و کفر میورزند و نشانه های خداوند را دروغ میشمارند کسانی که با خدا و پیامبر او دشمنی میکنند و مؤمنانی که در اجابت دعوت خدا و رسول سستی میورزند. [۲۲۵]
طبرسی.
همچنین پس از بیان احکام حج و تحذیر از نافرمانی در انجام دادنِ درستِ این احکام و نیز از زبان شیطان خطاب به کسانی که از او فریب خورده اند، بر سخت کیفر بودن خداوند تأکید شده است. واژة «جزاء» نیز در قرآن به معنای ثواب یا عقاب آمده است. [۲۳۰]
محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم،ذیل «جزاء».
۳ - حدیثواژه های ثواب و عقاب و مشتقات آنها در متن احادیث اهلِ سنّت ، بسیار کم به کار رفته است، [۲۳۱]
ذیل «اَثابَ»، آرنت یان ونسینک، المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی.
[۲۳۲]
آرنت یان ونسینک، المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی،ذیل «ثواب».
[۲۳۳]
آرنت یان ونسینک، المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی،ذیل «عقوبة».
[۲۳۴]
آرنت یان ونسینک، المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی،ذیل «عاقَبَ».
اما نویسندگانو شارحان صحاح سته، واژه های ثواب و عقاب را در عنوان چند باب درج کرده اند. [۲۳۵]
محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۴، ص۹۶.
[۲۳۶]
یحیی بن شرف نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ج۷، ص۸۹.
[۲۳۷]
یحیی بن شرف نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ج۱۱، ص۸۳.
[۲۳۸]
یحیی بن شرف نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ج۱۱، ص۸۵.
[۲۳۹]
یحیی بن شرف نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، ج۱۱، ص۱۳۵.
در سایر منابع حدیثی اهل سنّت احادیث بیشتری با مضمون ثواب و عقاب یافت میشود؛ مانند اینکه اگر کسی به یگانگی خدا و رسالت حضرت محمد صلی اللّه علیه وآله، شهادت دهد، خداوند آتش جهنم را بر او حرام میگرداند یا اگر کسی نمازهای واجب را به جا آورد و آن را سبک نشمارد، خداوند وعده کرده است که او را به بهشت وارد کند و نیز اینکه مکر و خدعه و خیانت به آتش جهنم میانجامد. [۲۴۰]
احمدبن حسین بیهقی، کتاب الاسماء و الصفات، ج۱، ص۱۳.
[۲۴۱]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، ج۱، ص۶۱ـ ۶۹.
[۲۴۲]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، ج۱، ص۲۴۲.
[۲۴۳]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، ج۲، ص۵۷۳.
[۲۴۴]
علی بن حسام الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۴، ص۱۶۰.
[۲۴۵]
علی بن حسام الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، ج۱۴، ص۱۶۲ـ۱۶۳.
از جمله کتابهای تألیف شده در این موضوع میتوان به الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، تألیف ابن عبدالقویّ منذری، مؤلف دمشقی قرن هفتم، اشاره کرد.۳.۱ - واژة جزاواژة جزا نیز کاربردی در حد واژه های ثواب و عقاب دارد. در برخی نقلها، گاه واژه های ثواب و جزا به جای هم به کار رفته اند. [۲۴۶]
محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۲، ص۱۹۸.
[۲۴۷]
محمدبن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۲، ص۲۲۶.
در آثار حدیثی امامیه، واژه های ثواب و عقاب بسیار به کار رفته است. [۲۴۸]
علیرضا برازش، المعجم المفهرس لالفاظ احادیث بحارالانوار،ذیل «ثوب».
[۲۴۹]
علیرضا برازش، المعجم المفهرس لالفاظ احادیث بحارالانوار،ذیل «عقب».
در کتابهای چهارگانة امامیه، ابواب متعددی در این زمینه وجود دارد و احادیث بسیاری درباره پاداش و کیفر کارهای گوناگون (از ثواب توحید تا ثواب کارهای خوب جزئی در زندگی، و از کیفر شرک تا خوردن خاک ) روایت شده است [۲۵۰]
ابن بابویه، التوحید، ج۱، ص۱۸.
[۲۵۱]
ابن بابویه، التوحید، ج۱، ص۱۲۷.
[۲۵۲]
ابن بابویه، التوحید، ج۱، ص۲۱۹ـ۲۲۰.
[۲۵۳]
کلینی، الکافی، ج۶، ص۴۹۰.
کلینی در عنوان شانزده باب از ابواب کافی واژة ثواب را گنجانده و ابن بابویه در عنوان ۲۵ باب از ابواب کتاب من لایحضره الفقیه [۲۶۹]
ابن بابویه، التوحید، ج۱، ص۴۴.
[۲۷۰]
ابن بابویه، التوحید، ج۱، ص۲۲۸.
[۲۷۱]
ابن بابویه، التوحید، ج۱، ص۲۸۱.
[۲۷۲]
ابن بابویه، التوحید، ج۱، ص۴۷۱.
[۲۷۳]
ابن بابویه، التوحید، ج۱، ص۵۶۴ ـ ۵۶۵.
[۲۷۴]
ابن بابویه، التوحید، ج۲، ص۵۸ ـ ۵۹.
[۲۷۵]
ابن بابویه، التوحید، ج۲، ص۶۵.
[۲۷۶]
ابن بابویه، التوحید، ج۲، ص۷۲.
[۲۷۷]
ابن بابویه، التوحید، ج۲، ص۸۵.
[۲۷۸]
ابن بابویه، التوحید، ج۲، ص۹۱ ـ۹۲.
[۲۷۹]
ابن بابویه، التوحید، ج۲، ص۹۴.
[۲۸۰]
ابن بابویه، التوحید، ج۲، ص۱۳۴ـ ۱۳۵.
[۲۸۱]
ابن بابویه، التوحید، ج۲، ص۲۸۸.
[۲۸۲]
ابن بابویه، التوحید، ج۲، ص۲۹۳.
[۲۸۳]
ابن بابویه، التوحید، ج۲، ص۲۹۹.
[۲۸۴]
ابن بابویه، التوحید، ج۲، ص۵۷۷.
[۲۸۵]
ابن بابویه، التوحید، ج۳، ص۱۹۹.
[۲۸۶]
ابن بابویه، التوحید، ج۴، ص۱۸۲ـ ۱۸۳.
آن را به کار برده است. در این ابواب، غالباً کارهای خوب و مستحب یا واجب کفایی از طریق بیان پاداش اخروی آنها معرفی شده اند. در واقع، بیان ثواب چنین کارهای نیکی، می تواند مؤمنان را به انجام دادن آنها یا پیشی گرفتن بر یکدیگر در انجام دادن آنها ترغیب کند. این روایات همچنین ممکن است حاکی از آن باشد که خوب زیستن، اگر با نیّت الاهی انجام شود، عبادت به شمار میآید و در آخرت مشمول ثواب میشود.هرچند واژة عقاب در عنوان هیچیک از بابهای کتابهای چهارگانه به کار نرفته، احادیث متعددی در این باره نقل شده است. [۲۹۰]
کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۶۶.
در مجموع، در میان احادیث شیعه و سنّی، شمار احادیث مربوط به ثواب بیشتر از احادیث مرتبط با عقاب است.۳.۲ - پاداش اخروی عمل نیکبنا بر احادیث، با تأکید بر آیات قرآن، پاداش اخروی عمل نیک، ویژة مؤمنان است و غیر مؤمنان از پاداش عمل نیکِ خود بی بهره اند. [۳۰۱]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، ج۱، ص۶۵.
[۳۰۲]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، ج۱، ص۶۹.
[۳۰۳]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، ج۱، ص۷۲.
در احادیث بسیاری، ثوابِ زیارت مرقد امامان با ثواب اعمال نیکِ بسیار دشوار، همچون جهاد و شهادت، مقایسه شده است یا ثواب برآوردن حاجت برادر ایمانی، برآورده شدن صد حاجت ذکر شده است که یکی از آنها رفتن به بهشت یا آمرزش تمامی گناهان و در صورت مرگ در این هنگام، ورود به بهشت و بهره مندی از پاداش بی نهایت است. همچنین آمده است که اگر کسی دل مؤمنی را شاد کند، خداوند نه تنها در آخرت دل او را شاد میکند که هر آنچه بخواهد به او میدهد و حتی بیش از آنچه خواسته، آنقدر به او میدهد که هرگز تصور آن را هم نمیکرده است. علاوه بر اینها، ثواب سرپرستی یتیم، حضور در بهشت به همراه پیامبر اکرم و ثواب کمک به زن بی سرپرست و شخص مسکین مانند مجاهدت در راه خدا بیان شده است [۳۰۴]
کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۰ـ۱۲.
[۳۰۶]
کلینی، الکافی، ج۴، ص۶۶.
[۳۰۷]
ابن بابویه، التوحید، ج۲، ص۵۷۷ ـ ۵۸۵.
[۳۰۸]
ابن بابویه، التوحید، ج۱، ص۱۳۵.
[۳۰۹]
محمدبن حسن طوسی، الامالی، ج۶، ص۲۰ـ۲۵.
[۳۱۰]
محمدبن حسن طوسی، الامالی، ج۶، ص۴۲ـ۵۲.
[۳۱۱]
محمدبن حسن طوسی، الامالی، ج۶، ص۱۰۷ـ ۱۰۹.
[۳۱۲]
محمدبن حسن طوسی، الامالی، ج۱، ص۲۱۴.
[۳۱۳]
عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف، ج۳، ص۳۹۲ـ ۳۹۳.
[۳۱۵]
ماجد خنجر بنکانی، اتحاف ذوی الالباب بمافی الاقوال و الافعال من الثواب، ج۱، ص۴۱۹ـ ۴۲۱.
از مجموع این احادیث میتوان دریافت که میزان ثواب عمل نیک، به عوامل گوناگونی چون میزان اهمیت عمل، میزان عقل فاعل، نیت او، و زمان و مکان عمل وابسته است.۴ - میزان عقابمیزان عقاب نیز تابعی از عواملی، همچون نسب فاعل، است؛ ازاین رو، آن گروه از فرزندان حضرت فاطمه علیهاالسلام که عناد ورزند و حق امامان را نشناسند، دو برابرِ دیگر معاندان عذاب میشوند. از میان محدّثان بزرگ شیعه ، شیخ صدوق با تألیف دو کتاب، یکی ثواب الاعمال و دیگری عقاب الاعمال ، توجه شایانی به موضوع ثواب و عقاب کرده است، البته پیش از او و پس از او نیز اشخاص بسیاری در این زمینه آثاری پدید آورده اند. اسامی بسیاری از مؤلفان و عناوین کتابهای آنان را کسانی چون ابن ندیم [۳۱۷]
ابن ندیم، ج۱، ص۲۲۹.
و نجاشی [۳۱۸]
احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۲۷.
[۳۱۹]
احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۴۰.
[۳۲۰]
احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۶۸.
[۳۲۱]
احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۷۶.
[۳۲۲]
احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۸۰.
[۳۲۳]
احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۲۱.
[۳۲۴]
احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۱۸۷.
[۳۲۵]
احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۲۴۲.
[۳۲۶]
احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۲۶۹.
[۳۲۷]
احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۳۳۰.
[۳۲۸]
احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۳۳۴.
[۳۲۹]
احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۳۴۹.
[۳۳۰]
احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۳۹۳.
[۳۳۱]
احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۳۹۵.
[۳۳۲]
احمدبن علی نجاشی، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ج۱، ص۴۴۸.
و در دورة متأخر، آقابزرگ طهرانی [۳۳۳]
دورة متأخر،آقابزرگ طهرانی، ج۵، ص۱۷ـ ۱۸.
[۳۳۴]
دورة متأخر،آقابزرگ طهرانی، ج۱۱، ص۱۶۱.
ذکر کرده اند.۵ - فهرست منابع(۱) علاوه بر قرآن . (۲) آقابزرگ طهرانی . (۳) ابن بابویه ، التوحید ، چاپ هاشم حسینی طهرانی ، قم ۱۳۹۸. (۴) ابن بابویه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال ، بغداد ۱۹۶۲. (۵) ابن بابویه، کتاب من لایحضره الفقیه ، چاپ علی اکبر غفاری ، قم ۱۴۱۴. (۶) ابن جوزی ، زادالمسیر فی علم التفسیر ، چاپ محمدبن عبدالرحمان عبداللّه ، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۷) ابن فارس . (۸) ابن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم ، بیروت ۱۴۱۲. (۹) ابن منظور. (۱۰) ابن ندیم . (۱۱) ابوالفتوح رازی ، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن ، چاپ محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح ، مشهد ۱۳۶۵ـ۱۳۷۶ ش . (۱۲) محمدبن احمد ازهری ، تهذیب اللغة ، ج ۱۵، چاپ ابراهیم ابیاری ، قاهره ۱۹۶۷. (۱۳) هاشم بن سلیمان بحرانی ، البرهان فی تفسیرالقرآن ، چاپ محمودبن جعفر موسوی زرندی ، تهران ۱۳۳۴ ش ، چاپ افست قم ( بی تا. ) . (۱۴) محمدبن اسماعیل بخاری ، صحیح البخاری ، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۱۵) علیرضا برازش ، المعجم المفهرس لالفاظ احادیث بحارالانوار ، تهران ۱۳۷۲ـ۱۳۷۳ ش . (۱۶) ماجد خنجر بنکانی ، اتحاف ذوی الالباب بمافی الاقوال و الافعال من الثواب ، اردن ۱۴۲۲/۲۰۰۲. (۱۷) عبداللّه بن عمر بیضاوی ، انوارالتنزیل و اسرارالتأویل ، مصر ۱۳۸۸/۱۹۶۸، چاپ افست تهران ۱۳۶۳ ش . (۱۸) احمدبن حسین بیهقی ، کتاب الاسماء و الصفات ، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۴. (۱۹) عبدالرحمان بن محمد ثعالبی ، الجواهرالحسان فی تفسیر القرآن ، چاپ ابومحمد غماری ادریسی حسنی ، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۶. (۲۰) حسین بن حسن جرجانی ، تفسیر گازر ، چاپ جلال الدین محدث ارموی ، تهران ۱۳۳۷ـ۱۳۴۱ ش . (۲۱) اسماعیل بن حماد جوهری ، الصحاح : تاج اللغة و صحاح العربیة ، چاپ احمد عبدالغفور عطار، بیروت ( بی تا. ) ، چاپ افست تهران ۱۳۶۸ ش . (۲۲) خلیل بن احمد، کتاب العین ، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی ، قم ۱۴۰۹. (۲۳) حسین بن محمد راغب اصفهانی ، المفردات فی غریب القرآن ، چاپ محمد سیدکیلانی ، تهران ?( ۱۳۳۲ ش ) . (۲۴) زمخشری . (۲۵) سیوطی . (۲۶) محمدبن حسین شریف رضی ، حقائق التأویل فی متشابه التنزیل ، چاپ محمدرضا آل کاشف الغطاء، بیروت ( بی تا. ) ، چاپ افست قم ( بی تا. ) . (۲۷) محمدبن علی شریف لاهیجی ، تفسیر شریف لاهیجی ، تهران ۱۳۶۳ ش . (۲۸) محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی ، تفسیرالقرآن الکریم ، چاپ محمد خواجوی ، قم ۱۳۷۹ـ۱۳۸۰ ش . (۲۹) طباطبائی . (۳۰) طبرسی . (۳۱) طبری ، جامع . (۳۲) محمدبن حسن طوسی ، الامالی ، قم ۱۴۱۴. (۳۳) محمدبن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن ، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی ، بیروت ( بی تا. ) . (۳۴) محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام ، چاپ حسن موسوی خرسان ، تهران ۱۳۹۰. (۳۵) محمد فؤاد عبدالباقی ، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم ، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران ?( ۱۳۹۷ ) . (۳۶) حسن بن عبداللّه عسکری معجم الفروق اللغویة ، الحاوی لکتاب ابی هلال العسکری و جزءاً من کتاب السید نورالدین الجزائری ، قم ۱۴۱۲. (۳۷) محمدبن عمر فخررازی ، التفسیرالکبیر ، قاهره ( بی تا. ) ، چاپ افست تهران ( بی تا. ) . (۳۸) محمدبن یعقوب فیروزآبادی ، بصائر ذوی التمییز فی لطائف الکتاب العزیز ، ج ۴، چاپ محمدعلی نجار، بیروت ( بی تا. ) . (۳۹) محمدبن شاه مرتضی فیض کاشانی ، تفسیر الصافی ، چاپ حسین اعلمی ، بیروت ?( ۱۳۹۹/۱۹۷۹ ) ، چاپ افست مشهد ( بی تا. ) . (۴۰) احمدبن محمد فیّومی ، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیرللرافعی ، قم ۱۴۰۵. (۴۱) محمدبن احمد قرطبی ، الجامع لاحکام القرآن ، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. (۴۲) فتح اللّه بن شکراللّه کاشانی ، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین ( تفسیر کبیر ملافتح اللّه کاشانی )، تهران ۱۳۴۴ ش . (۴۳) ابراهیم بن علی کفعمی ، البلدالامین ، چاپ سنگی ( بی جا، بی تا. ) . (۴۴) کلینی . (۴۵) علی بن حسام الدین متقی ، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال ، چاپ محمود عمر دمیاطی ، بیروت ۱۴۱۹/۱۹۹۸. (۴۶) عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری ، الترغیب و الترهیب من الحدیث الشریف ، چاپ مصطفی محمد عماره ، قاهره ۱۴۰۷/۱۹۸۷، چاپ افست بیروت ( بی تا. ) . (۴۷) احمدبن علی نجاشی ، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی ، چاپ موسی شبیری زنجانی ، قم ۱۴۰۷. (۴۸) عبداللّه بن احمد نسفی ، مدارک التنزیل و حقائق التأویل ، در مجمع التفاسیر ، ( قاهره ) ۱۳۱۷ـ۱۳۲۰، چاپ افست استانبول : دارالدعوه ، ۱۴۰۴/۱۹۸۴. (۴۹) یحیی بن شرف نووی ، صحیح مسلم بشرح النووی ، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷. (۵۰) آرنت یان ونسینک ، المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی ، لیدن ۱۹۳۶ـ۱۹۶۹. ۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «»، شماره۴۲۸۳. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام
|